نيمه بهمن ٩٦،فرشته هاي من
كيامهر تقريبا يه هفته است كه با سرعت سينه خير ميره و اغلب از زير ميزناهارخوري يا مبل سر در مياره .از وقتي سينه خيز ميره از شدت بغلي بودنش يه كوچولو كم شده،اما آب دهنش به شدت سرازير و براي دندون اش خيلي كلافه است و بد قلقي مي كنه.جالب كه به كامران خيلي خيلي علاقه مند و وقتي از سر كار مياد تا بغل اش نكنه گريه مي كنه و آروم نمي گيره... و اما گل قشنگم كامليا كه روز به روز شيرين زبون تَر و عاقل تَر ميشه و البته يه روزهايي در حد ديوونه شدن اذيتم مي كنه...مدتي كوتاه كه به شدت به نقاشي علاقه مند شده و همش در حال نقاشي كشيدن.كلاس موسيقي شون هم به جاهايي خوبي رسيده.با كيامهر رابطه خوبي داره.والبته سر به سرش مي ذاره.
نویسنده :
نیلی
20:38