كامليا،گل قشنگمكامليا،گل قشنگم، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

مادر بودن را مشق مي كنم

جزیره من

1393/10/7 11:07
نویسنده : نیلی
1,563 بازدید
اشتراک گذاری

گاهی که از دلتنگی های جزیره می نالم یادم می ره که این هجرت،این غربت،این تنهایی چقدر برام خوب بود.

اینجا بود که ازدواج کردم...مادر شدم...خونه خریدیم...سر سفره خودمون نشستیم.....

خدایا شکرت...

می گن بین 30 تا 40 سالگی بهترین دوران زندگی...به همسر گفتم.اما اون گفت من تو هر سنی که باشم اون زمان برام بهترین دوره زندگی ام...

دیدم راست می گه.

نمی خوام وقتی رسیدم به چهل سالگی غصه بخورم...مثل غصه ای که وقتی سی ساله شدم...بیست رو خیلی دوست داشتم ولی حالا می بینم سی هم خیلی عالیه...پر  از روزهای قشنگ و گرم.....با کاملیا با عشق قشنگمممممممممم

پسندها (9)

نظرات (12)

مامان میم
8 دی 93 0:59
همزمان که ما داریم در این گوشه از ایران از سرما بر خود میلرزیم و مف های خود و پسرمان را رتق و فتق میکنیم .... کسانی هم در جزیزه های تنهایی خود روی شن های داغ خلیج نیلگون خانه ی ماسه ای درست میکنند و کریسمس را جشن میگیرند. ... خوشی هاتان مستدام ..... اون عکس سایه هاتون زیباست ..... قلم خوبی هم داری عزیزم
نیلی
پاسخ
ممنون عزیزم.البته تابستون های داغ و طاقت فرسا رو هم داریم.عوضش من دلم برف می خواد و ادم برفی...انتظار روز برفی...تو دلم داغ زده سرما
مریم
8 دی 93 13:07
خوشبخت باشین انشاالله
مامان آریانا پرنسس مبارز
10 دی 93 10:02
سلام وبلاگ زیبایی دارین بااجازه دلنوشته هاتون را خوندم وخیلی لذت بردم
مامان سها و سارا
10 دی 93 17:17
سلام عزیزم خیلی قشنگ نوشتی عکسا هم عالیه وقتی با انرژی می نویسی خیلی دوست دارم ... بیشتر از همیشه شاد باشین
نیلی
پاسخ
ممنون دوست مهربونم
مامانی
12 دی 93 20:52
جونم چه دختر نازی دارین خدا حفظش کنه منم دارم دوباره مامان میشم گفتم شاید خوشحال بشین ایمیلم رو گداشتم این دفعه اصلا حوصله وبلاگ ندارم
نیلی
پاسخ
نمی دونی چقدر خوشحالم کردی.خیلی زیاد...حتما خبرهای بیشتری از خودت بهم بده بی صبرانه منتظرم
صبا
17 دی 93 14:13
سلام نیلی جان تو هجرت همیشه رشده برا همین مبدا تاریخ قمری هجرته نه تولده پیامبر نه حتی به پیامبری مبعوث شدنش بلکه هجرتش هرجت همیشه توش خیر و برکت بوده خوش به حالت متاسفانه من دوخته شدم به شهرم با دردم ! عکس هات قشنگ بود عکس سه تائی از سایه هاتون من رو عاشق کرد خوش به حال کاملیا روزهایی که ما کاپشن و پالتو و هد میپوشیم اون با لباس لختی لب ساحله
نیلی
پاسخ
عزیزم چه مثال قشنگی زدی حسابی خوشم اومد. خب چرا شما هجرت نمی کنی برای مهندسی با تخصص شما حتما تهران موقعیت هایی خوبی باید باشه
مامانی
20 دی 93 10:01
سلام کجایی دیگه نمیای ؟
نیلی
پاسخ
عزیزم سرم خیلی شلوغ سه ماه آخر سال پیک کاری پیمانکاراست و درگیرم
مامان ساناز
20 دی 93 10:34
وای وای چه با این گلسرها خوشگل میشی قند عسل سارینا شده یکساله عکسهاش هم گذاشته خاله جون بیا ببین
نیلی
پاسخ
سر زدم عزیزم و لذت بردم و خدا حفظش کنه سارینای گلم
سولماز
22 دی 93 20:54
سلام وب ودختر زیبایی دارید با دیدن دختر دوستتون من هم اول فکر کردم دوقلو هستند من هم سه قلو دارم سر بزنید خوشحال می شم
نیلی
پاسخ
سر زدم عزیزم و لذت بردم
صبا
27 دی 93 16:47
سلام ممنونم نیلی جان من هجرت رو هم دوست دارم هم نه کمی وابسته ام به پدر ومادرم مخصوص که آخرین هستم و چند سالی هست که تنها دارم باهاشون زندگی میکنم ضمن اینکه از شب خوابیدن تنها- تو شهر دیگه و جای دیگه میترسم ضمن اینکه..... دعا کن خدا برام بخواهد خوب بخواهد من که کم آوردم از این همه دعا
نیلی
پاسخ
ایشالله هر جا که هستی خوشبخت و سلامت باشی
صبا
27 دی 93 16:50
عکس سایه سه نفره رو لطفا بفرست برای برنامه یک برش زندگی شبکه دو تو گوگل سرچ کنی میاد مطمئنم برنده بشو هست ایمیلش یه همچین چیزیه 1bz- info@ yahoo.com مطمئنم مشابهش رو گفتم خودت از سایا برنامه بگیر و حتما ایمی کن برنذه شدی فقط خبرش رو بهم بده
نیلی
پاسخ
فرستادم ولی برنده نشدم
صبا
17 بهمن 93 12:30
سلام ای بابا از نظر اجزا شناسی و ترکیب شناسی هم که نباشه از نظر حس هم عکس بی نظیری دیدمش
نیلی
پاسخ
ممنو از لطفت