كامليا،گل قشنگمكامليا،گل قشنگم، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

مادر بودن را مشق مي كنم

صدای قلب کوچولوتون رو شنیدم

1391/6/11 17:11
نویسنده : نیلی
3,078 بازدید
اشتراک گذاری

کو چولوهای مامان

بعد از اینکه دکتر برام آمپول پرولوتن تجویز کرد و خاله سارا برام از تهران خرید و فرستاد یکیش رو تزریق کردم اما بعدش به شک افتادم به خاله سارا گفتم با دکتر خودش در این مورد مشورت کنه اما دکتر اون نظرش این بود که اگه مادر مشکلی نداره آمپول ضرورت نداره و این بود که به این در و آن در افتادم تا بتونم برای این موضوع تصمیم قطعی بگیرم

آخر هفته یه فوق تخصص از تهران به کیش میاد پنچ شنبه رفتم پیش اون ، اونم نظرش این بود که اگه مشکلی ندارم استفاده نکنم اما گفت چون دو قلو بارداری برو یه سنو برای دهانه رحمت بده که اگه باز باشه ببندیم...جمعه صبح رفتم سونو خوشبختانه همه چی خوب بود...و این بار صدای قلب  مهربونتون رو هم شنیدم ziba جوجوهای مامان
 ، صدای قل اول به نظم ضعیف تر اومد اما قل دوم خیلی قویتر و شدیتر بود البته فکر کنم به خاطر موقعیت قرارگیریشون بود...اشکام در اومده بود...یکی از زیباترین لحظه های زندگیم بود با تمام وجودم دوستتون دارم

دکتر هم گفت دیگه آمپولهارو ادامه نده و تصمیم گرقتم دیگه پیش شرفی نرم از این به بعد میرم پیش دکتر ؟...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان سارینا
29 بهمن 90 9:05
سلام عزیزم . انشالله که همه چیز خوب پیش میره و به سلامتی زایمان میکنی . مواظب کوچولوهای خوشگلتون باش
ساحل
4 اسفند 90 10:03
مبارک باشه دوقلوهات ...
میگم عزیزم... جواب آزت چند بود و چه روزی اولین آزت رو دادی؟
ممنون میشم زود زود جوابمو بدی...


سلام عزیزم
جواب آزم فقط نوشته بود مثبت و عدد بتا مشخص نشده بود چون یه ساعته جوابمو دادن ، ولی عفته 6 رفتم سونو مشخص شد که دو قلو،ضمن اینکه فردای موعد پری بی بی چکم مثبت شد