كامليا،گل قشنگمكامليا،گل قشنگم، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

مادر بودن را مشق مي كنم

4 ماهگی پرنسس قشنگم

1392/10/28 10:35
نویسنده : نیلی
952 بازدید
اشتراک گذاری

کاملیا، گل قشنگم

از کجا شروع کنم که شروع بهتری باشه؟؟؟؟

بذار از اولین زلزله زندگیت که ایشالله آخریش باشه برات بگم

صبح روز19 دی ماه بود و مامان سر کار بودم.که زمین لرزید.می دونستم شدت زمین لرزه در حدی نیست که خرابی داشته باشه.تند زنگ زدم خونه دیدم پرستارت حسابی ترسیده .سفارشات لازم رو بهش دادم و شاید باورش واقعا سخت باشه که من روز قبلش داشتم فکر می کردم که به پرستارت بگم که گهواره رو زیر لوستر نذاره که اگه زلزله اومد تو زیر لوستر نخوابیده باشی که متاسفانه صبح روز زلزله یادم رفت بهش بگم.سر ظهر که رسیدم خونه و داشتم با پرستار در مورد زلزله حرف می زدم که این بار با شدت بیشتری و طولانی تر لرزید.زود تو رو از گهواره برداشتم.خواب بودی.چشمات رو باز کردی و نگاهم کردی و دوباره خوابیدی و خوشبختانه شدت زمین لرزه در حدی نبود که خسارت داشته باشه.اینم خبرش:

زلزله امروز کیش خوشبختانه هیچ خسارت جانی نداشته و خسارت مالی قابل ملاحظه‌ای نیز گزارش نشده است.
صراط: فرماندار بندرلنگه گفت: زلزله امروز کیش خوشبختانه هیچ خسارت جانی نداشته و خسارت مالی قابل ملاحظه‌ای نیز گزارش نشده است.

مسعود قانعی فرد اظهار کرد: با بررسی‌های به‌عمل آمده از زلزله‌های امروز کیش تاکنون هیچ خسارت جانی و مالی گزارش نشده است.

وی افزود: در حال حاضر ستاد بحران در بندرلنگه تشکیل شده و با هماهنگی‌های به‌عمل آمده نخستین جلسه ستاد بحران در کیش نیز تشکیل شده است.

قانعی فرد با بیان اینکه اوضاع تحت کنترل است، خاطرنشان کرد: علاوه برکیش در دو جزیره لاوان و هندروابی هم زلزله احساس شده و در آنجا هم ستاد بحران تشکیل و واحدهای پشتیبانی شهرستان بندرلنگه آماده ارائه خدمات هستند.

امروز 2 زمین‌لرزه‌ 5 و 4.3 ریشتری جزیره کیش را به لرزه درآورد.
واکسن چهار ماهگی:
چند روز پیش واکسن چهار ماهگی ات رو زدی. متسفلنه مثل واکسن دو ماهگی ات خیلی اذیت شدی و تا صبح روز بعدش تب داشتی.خیلی گریه کردی.الهی بمیرت برات عزیزم.
این روزها با صدای بلند می خندی  و چند روزی هست که صداها رو تقلید می کنی مخصوصا به بابا خیلی علاقه مند شدی.همش نگاهش می  کنی تا باهات بازی می کنه.
کماکان دستت رو می خوری و این رو بگم که بالاخره بعد دو ماه مامان تصمیم گرفتم که تسلیم بشم.دیگه نمی خوام که با زور و دردسر بهت با شیشه شیر بدیم.و قرار شد پرستارت با قاشق بهت شیر بده و خوشبختانه با قاشق شیر می خوری.
قد 4 ماهگی ات هم 67 سانت بود  که خانوم بهداشت می گفت که خیلی بلند شدی .البته اون می گفت نباید اینقدر بلند می شد ولی من خوشحالم از این موضوع.دختر قد بلند من...
تپلی من وزنت هم 7/800بود و دور سر 41....همیشه چیز خوب و بالای نمودار....خدا رو شکر.
حالا با این شرایط که تو رشدت خوبه باید چی کار کنم ؟غذای کمکی رو شروع کنم یا نه؟
باید با دکترت مشورت کنم.
خودم فکر می کنم بهتر فقط شیر بخوری. می ترسم غذا باعث بشه شیر کمتر بخوری و شیرم کم بشه.... 
دیروز 27 دی ماه ساعت 11 صبح جمعه با هم رفتیم بازار مروارید و کلی خرید کردم.دو تایی خوش گذروندیم و بعد یه شب طولانی  که تب داشتی و درد ،حال و هوای هر دومون عوض شد.برات یه لباس خوشگل خریدم و به زودی عکسش رو میذارم.فردا هم تولد حضرت محمد (ص) است.دلم می خواد باز هم بریم بیرون چون هوا واقعا عالیه.اما دیگه از خرید خبری نیست چون چوب خطمون فعلا پر شده.
اینم چند تا عکس از چهار ماهگی از پرنسس قشنگم:
ماشالله یادت نره.......................
 
 
 


پسندها (1)

نظرات (2)

صبا
28 دی 92 13:25
سلام مامان گل کاملیا عید شما و دختر نازتون از الان مبارک متاسفم برا زلزله و وای دل مادرانه چه زود خبر کرد و به دلتون افتاد میبینید؟ خدا رو شکر به خیر گذشت چه دلواپسی کشیدین تا به پرستار زنگ زدین الهی که کاملیا و بقیه نی نی ها همیشه اسلم باشن و از بلا دور برا کاملبا و همه نی نی ها هر روز صدقه بدین و نیت کنید برا همه شون برا امام زمان هم همینطور فقط تو نیتتتون بگنجونید اوه خوش به حالتون کیش هستید خلیج فارس بابا خوش به حالتون برا ما کیش یه سفره گرون و مخصوص پولداراست هنوز ندیدیم جز تلویزیون
نیلی
پاسخ
ممنونم صبا جون که وبلاگ رو دنبال می کنی و نظر میذاری.
صبا
28 دی 92 13:26
عکس هاش چقدر ناز نازی اند