كامليا،گل قشنگمكامليا،گل قشنگم، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

مادر بودن را مشق مي كنم

دختر که داشته باشی...

دختر که داشته باشی، با خود تصور می کنی پیچ و تاب شانه را در نرمی موهای طلایی اش -وقتی کمی بلند تر شوند- و کیف عالم را می بری از انعکاس تصویر خرگوشی بستنشان دختر که داشته باشی، خیال می کشاندت به بعد از ظهر گرم روز تابستانی که گوشواره های میوه ای از گیلاس های به هم چسبیده به گوش انداخته اید -همان هایی که هر که بیاویزدشان از شادی لبریز می شود و خنده ی از ته دل امانش را می برد- دختر که داشته باشی انتظار روزی را می کشی که با هم بنشینید در حیاط خانه مادربزرگ و بهار نارنج به رشته درآمده گرانبهاترین گردن آویز دنیا شود که بیندازیش به گردن دخترت دختر که داشته باشی گاهی دلت می لرزد از فکر اینکه روزی بر شانه م...
26 آذر 1392

تولد سه ماهگی ات مبارک

کاملیا.گل قشنگم امروز تولد سه ماهگیت عزیزم.از مهارت هات بگم که وقتی دستات رو می گیرم از دستام به عنوان تکیه گاه استفاده می کنی و خودت رو بلند می کنی.دستات رو مشت می کنی و پشت دستات رو ملچ و ملوچ میخوری گاهی هم انگشتات رو پیدا می کنی و میخوری. بالاخره شیر رو از شیشه خوردی و این ثابت کرد که مامان از تو لجباز تر ....دیگه خیالم راحت تر شده از اینکه پیش پرستار می مونی. دیشب خیلی گریه کردی .تا 1 بامداد و من متوجه نشدم برای چی گریه می کردی؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!! امشب حتما بابا برات یه کیک کوچولو می خره.کوچولو برای اینکه هم مامان و هم بابا تو رژیم هستیم جمعه یعنی دو روز پیش با دوستامون ناهار رفتیم ساحل.در واقع اولین پیک نیک ساحل تو بود...اما از ا...
24 آذر 1392

مامان رفت سر کار-2ماه و بیست و پنج روز

گل قشنگم-کاملیا مامان از دیروز اومده سر کار.الانم از شرکت برات می نویسم.خیلی تو فکرتم.یعنی شیرت رو خوردی؟گریه که نمی کنی؟ عزیز دلم فقط چهار ساعت،8-12.از این چهار ساعت 2.5 رو هم خوابی.می مونه 1.5 که با پرستارت می گذرونی. این سر کار رفتن به نفع هر دومون.عزیزم برای تو هم بهتر که یه مادری داشته باشی که تو اجتماع . اگه بیشتر می موندم خونه موقعیت شغلیم به خطر می افتاد.آخه مامان برای این شغل خیلی زحمت کشیدم. خب واقعا 1.5 هم زیاد نیست.تازه پرستارت هم خوبه. مامان رو ببخش گلم. بی نهایت دوست دارم.................بی نهایت
19 آذر 1392

لینک آهنگ ها و لالایی ها مورد علاقه بچه ها

دانلود آهنگهای کودکانه قدیمی: دانلود آهنگ چشم چشم دو ابرو  http://www.4shared.com/audio/_mSD7BQY/cheshm_cheshm_do_abro.html دانلود آهنگ خوشحال و شاد و خندانم  http://www.4shared.com/audio/bTKw29xt/13_online.html دانلود آهنگ عروسک قشنگ من  http://www.4shared.com/audio/QdBayxYR/21_online.html دانلود آهنگ ای زنبور طلایی  http://www.4shared.com/audio/95L_xoIB/06_online.html دانلود آهنگ توپ سفیدم  http://www.4shared.com/audio/Osbujvhi/07_online.html دانلود آهنگ یه روز یه آقا خرگوشه  http://www.4shared.com/audio/Tr4U3cUJ/08_online.html دانلود آهنگ زیبایی ای ایران  www.koodakaneh.com/music/...
19 آذر 1392

دو ماه و نوزده روزگی گلممممممممم

گل قشنگم،کاملیا از اول آذر برات پرستار گرفتیم که از صبح تا ظهر میاد.میخواستم بهت عادت کنه تا وقتی مامان میرم سر کار اذیت نشی.اما افسوس که سر سهل انگاری مامان تو شیشه شیر رو دیگه نگرفتی.اصلا فکرش رو هم نمی کردم اگه بهت چند روز ندم دیگه نگیری. امروز دو هفته است که داریم باهات کار میکنم که بگیری اما نشد که نشد............. خیلی هر دومون اذیت شدیم.کاش شیشه رو می گرفتی اینجوری هر دومون راحت تر بودیم.البته فقط میخواستم یه وعده در روز بهت شیر خشک بدم ،اما نگرفتی............. الان 10 روز ی میشه که آقا می گی،یعنی اونقدر بابا و پرستارت باهات کار کردن که وقتی می گن آقا تو هم بعدش می گی........... دیروز ١٥ شهریور رفتیم زمین تنیس وبرای تماش...
16 آذر 1392

دنیای خنده دار مادری

همین که تمام کارات رو انجام میدی و میخوای راحت بشینی که یه چای داغ بخوری کاملیا شروع می کنه به ونگ ونگ کردن و تا آروم میشه چای سرد می شه   کاملیا خوابه،همین که کنار شوهرم می شینم با اولین پالس عاشقانه کاملیا اعتراض کنان بیدار می شه   از پی پی کردن،آروغ زدن،فین کردنش اونقدر خوشحال می شی که انگار دنیا رو بهت دادن  
3 آذر 1392

دو ماهگی گلم

کاملیای من بذار از واکسن دو ماهگی ات بگم که چقدر سخت بود............ شب قبلش با بابا برات جشن تولد دو ماهگی گرفتیم . حموم کردی  و  صبح روز بعد با هم رفتیم برا  تزریق واکسن سه گانه و هپاتیت... خودم رو آماده کرده بودم که گریه کنی و جیغ بزنی ولی همه چیز خیلی سخت تر از آنچه بود که فکرش رو می کردم.چنان جیغی زدی که قلبم ریش شد.تو راه اومدن خونه چون استامینوفن خورده بودی خوابیدی ،تا ظهر همه چی خوب بود اما بعد از آن بی تابی و گریه هات شروع شد.شب تب کردی و من لحظه به لحظه مراقبت بودم.برای اولین بار مادر بودن و شب بیداریش رو با تمام وجود حس کردم.تا صبح بیدار بودم.روز دوم بهتر بودی اما همچنان بی تابی می کردی.بابا هم مثل یه پدر نمون...
3 آذر 1392
1