شروع غریبگی-چهار ماه و نیم
کاملیا ، گل قشنگم چهارشنبه 9 بهمن یعنی شما 4 ماه 14 روزه بودی ، با هم رفتیم خونه دوستم، خاله لیلا شما.... وقتی رفتیم تو خونه خاله لیلا خواست بغلت کنه که شروع کردی به جمع کردن لبات و گریه.... وقتی دوباره بغلت کردم آروم شدی و خاله رو نگاه می کردی. اصلا از این حرف که بچه من باهوش خوشم نمیاد . این حرف مثل یه سم وارد نسل بچه های امروز شده. اصلا نمی فهمم این همه اصرار برای اینکه ثابت کنیم بچمون نابغه است برای چیه؟؟/ از نظر من اینکه یه بچه سالم و صالح باشه کاملا کافیه. هر چند باز هم معتقدم خیلی از معلولیت ها هم نمی تونه مانع موفقیت و خوشبختی باشه....تو تمام بارداریم می خوندم : رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِ...