عید فطر-شروع هفته 34
عزیزم امروز عید فطر،اولین عید فطری که با همیم.از صبح دارم با خویشاوندان حرف میزنم.همشون برای تو هم دعا کردن.خالم گفت اسم دخترت رو چی گذاشتی ،گفتم معلوم نیست هنوز،اما دلم میخواست اسمت رو بگم.الان بین کاملیا و کتایون موندیم.کاش اسمی رو انتخاب کنیم که خودت دوست داشته باشی. دیشب با عمو رامین و خاله سمیه و راستین رفتیم بیرون .نمایشگاه اسباب بازی جلوی تالارشهر زده بودن.ما هم برات کلی اسباب بازی خریدیم.مبارکت باشه گلم........... این روزها به صدای مامان عکس العمل نشون میدی و کلی خوشحالم می کنی.از اینکه احساس می کنم تو هم عاشق منی به خودم افتخار می کنم. امروز وارد هفته 34 شدم.کمی ورم تو دست و پام افتاده.کلی خوشحال بودم که ورم ندارم.خدا کنه بی...